
کمال خجندی
شمارهٔ ۲۱۹
۱
گر عشق تو داغ جانگداز است
صد شکر که داغ دلنواز است
۲
گر درد تو بار صحبت ماست
غم نیز ز محرمان راز است
۳
دل کم نکند نیازمندی
سرمایة عاشقان نیازاست
۴
محمود مگر به مرگ خود مرد
کو کشته غمزه باز است
۵
پاکیزه رخی و پاک دامن
شایسته آنکه پاکباز است
۶
با زلف تو نه ها که دارم
کوته نکنم که شب دراز است
۷
حلقه چه زند کمال بردر
دایم در رحمت تو باز است
نظرات