کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۲۷۰

۱

نیست مسموع آنکه گفتی با تو ما را جنگ نیست

در پرت دل هست اگر در آستینت سنگ نیست

۲

صبر باید کردنم بر اشک سرخ و روی زرد

چون ز باغ وصل گلرویان جز اینم رنگ نیست

۳

با غم رویت خوشم در محنت آباد جهان

از هوای گل قفس بر عندلیبان تنگ نیست

۴

سهل باشد پیش آن عارض خط زنگاریش

آب چون بی نیرگی و آینه بی رنگ نیست

۵

می کنند بر نه فلک آهنگ رفتن ناله ام

در میان پرده ها زین تیزتر آهنگ نیست

۶

ای که ترک مجلس رندان کئی آئی بوعظ

گرنصیحت بشنوی خوشتر ز بانگ چنگ نیست

۷

آن دهان تنگ پنگر پرز گفتار کمال

آنکه باشد قند مصرش زین شکر در ننگ نیست

تصاویر و صوت

نظرات