کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۲۷۷

۱

هر که را نقش خط و خال تو در خاطر نیست

گر دم از مشک زند خاطر او عاطر نیست

۲

صورتت مظهر من است ولی این معنی

همچو حسن دگران بر همه کی ظاهر نیست

۳

ساکن کوی تو از دور رخت بیند و بس

باغبانیست که بر برگ گلی قادر نیست

۴

دل شدم ریش مگر حق نمک نشناسد

زآن لب همچو شکر گر به شکر شاکر نیست

۵

هست دلدار به ما حاضر و ناظر همه جا

لیکن از تفرقه بکدم دل ما حاضر نیست

۶

ذکر رندی که در دیر زند باد بخیر

گر به هر جا که قند غیر تو را ذاکر نیست

۷

کرد با وصل قدت هشت خود صرف کمال

هم کان به تو معروف بود قاصر نیست

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۱۱۲

نظرات