
کمال خجندی
شمارهٔ ۲۹۰
۱
خَطَت که بر خَطِ یاقوت بنهم ترجیح
نوشتهاند بر آن لعلِ لب که انت مَلیح
۲
به لوحِ عارضِ تو آن خَطِ دگر گویی
کشیده خامهٔ قدرت که اَلبَیاضُ صَحیح
۳
نمیبریم شکایت ز خَطّ و خالِ بتان
اگرچه غارتِ جان میکنند و ظلمِ صَریح
۴
هزار درد کنیم از تو به که ناز طبیب
که دردِ دوست بِه از شربتِ هزار مسیح
۵
چگونه وصفِ تو گویم که غمزهٔ تو به سِحر
زده است صد گره از زلف بر زبانِ فَصیح
۶
گراند به گردن تعلقی همه کی کمال
من آن کمند دلاویز و پارسا تسبیح
۷
کوشه که علم نظر زیاده کنی
چرا که عِلم حُسن گفتهاند و جَهل قَبیح
تصاویر و صوت


نظرات
جهن یزداد