
کمال خجندی
شمارهٔ ۲۹۴
۱
آنجا که وصف گیری آن دلربا کنند
از مشک اگر کنند حدیثی خطا کنند
۲
گر کام اوست ریختن خون عاشقان
آن به که کامش از دل شیدا روا کنند
۳
بیهوده رنج میبرد از دست ما طبیب
این درد عشق نیست که آن را دوا کنند
۴
ما را نظر به روی تو بر خط خال نیست
صاحبدلان نظارهٔ صنع خدا کنند
۵
بر گفته کمال فشانند زر چو آب
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
نظرات