کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۲۹۸

۱

آن سرو قد نگر که چه آزاد می‌رود

وآن غمگسار بین که چه دلشاد می‌رود

۲

به روی سرو قامت گل‌بوی لاله‌رخ

با قد خوش خرام چو شمشاد می‌رود

۳

بر بام هفت قلعه گردون ز بیدلان

هرشب فغان و ناله و فریاد می‌رود

۴

اشک از دمشق دیده ز سودای مصر دل

مانند سیل دجلهٔ بغداد می‌رود

۵

بنیاد جان که داشت بنا بر زمین دل

از سیل بار دیده ز بنیاد می‌رود

۶

بر جان بیدلان ستمکش ز دلبران

در شهر ما نگر که چه بیداد می‌رود

۷

عمر عزیز گر نکنی صرف با بتان

چون خاک راه دانش که بر باد می‌رود

۸

خسرو مدام با لب شیرین نهاده لب

خون جگر ز دیده فرهاد می‌رود

۹

با آن پری پیام کمال ای نسیم صبح

اعلام دادمت مگر از باد می‌رود

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۲-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۸۱

نظرات