کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۳۱۰

۱

از سر هوای وصل تو بیرون نمی‌رود

سودای لیلی از دل مجنون نمی‌رود

۲

چشمم نظر به غیر جمالت نمی‌کند

باد نو از طبیعت موزون نمی‌رود

۳

تا دورم از کنار تو یک لحظه نگذرد

کاندر میان دیده و دل خون نمی‌رود

۴

آن صورتی که با تو مرا دست داده بود

تا بسته است نقش در دل و بیرون نمی‌رود

۵

آری مگر علاج به قانون نمی‌رود

تا بسته است نقش در دل و بیرون نمی‌رود

۶

گفتی نمی‌رود به دلت آرزوی من

ای آرزوی دیده و دل چون نمی‌رود؟

۷

دل خوش کن ای کمال و شکایت مکن ز دوست

گر بر مراد رای تو گردون نمی‌رود

تصاویر و صوت

نظرات