کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۳۳

۱

دوست می دارد دلم جور و جفای دوست را

دوست تر از جان و سر درد و بلای دوست را

۲

زحمت خود با طبیب مدعی خواهم نمود

تا بسازد چاره درد بی دوای دوست را

۳

چون مراد دوست جان افشاندن است از دوستان

زودتر دریاب جان من رضای دوست را

۴

در هوای او تواند داد عاشق سر به باد

لیک نتواند نهاد از سر هوای دوست را

۵

گر بدل کردی بصد فردوس خاک کوی دوست

رایگان از دست دادی خاک پای دوست را

۶

دستبوس دوست می خواهی بشو دست از دو کون

دست آلوده نشاید مرحبای دوست را

۷

دوستی های دو عالم را بروب از دل کمال

پاک باید داشتن خلوت سرای دوست را

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۳۱
دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۶۱
امیر محمدی :
سعید لسان :
حمید جوزدانی :

نظرات

user_image
سهیل
۱۳۹۷/۱۱/۰۸ - ۱۵:۰۳:۳۰
درود بزرگواران بنده جایگاهی ندارم اما در این غزلدر هوای او تواند داد عاشق سر به باد...به نظر درستتر میادبا سپاس