کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۳۳۰

۱

باز گل دامن به دست عاشقان خود نهاد

غنچه لب بگشود و بلبل را به باغ آواز داد

۲

ابر درهای عدن پیش گل و سوسن کشید

باد درهای چمن بر روی گلبویان گشاد

۳

سرو ما بر کرد ناگه سر ز صحن بوستان

پیش او هر جا درختی بود بر پا ایستاد

۴

گل حکایت کرد و سرو از نازکی و لطف بار

آب گریان آمد و در پای این و آن فتاد

۵

در بهشت باغ خوش باشد می چون سلسبیل

خاصه از دست تان گلرخ حوری نژاد

۶

هر بهاری را که هست ای دل حزانی در قفاست

خوش برآ روزی در چونگل بالب خندان وشاد

۷

بر ورق دارد گل رنگین بخون این خط کمال

شاد زی چون عمر باد است ای برادر عمر باد

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۲-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۱۰۱

نظرات