
کمال خجندی
شمارهٔ ۳۳۴
۱
با منت لطف جز ستم نبود
ننگ چشمی ترا کرم نبود
۲
چشمت از خون ما پشیمان نیست
مرحمت موجب ندم نبود
۳
چه فرستم بر نو جان خراب
پیش تو این متاع کم نبود
۴
با لبت شهد اگر چه شیرین است
آنچنان حلقه سوز هم نبود
۵
گفته سوزمت بر آتش غم
گر غم روی تست غم نبود
۶
در وقا پای ما نداشت رقیب
ناجوانمرد را قدم نبود
۷
ننویسد فرشته جرم کمال
بر سر بیدلان قلم نبود
نظرات