کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۳۴۳

۱

به روی دوست که رویش بچشم من نگرید

به خاک پاش که آن ره بروی من سپرید

۲

با گذشتن از آن مو نشان بی چشمیست

چو چشم نیست شما را به چشم من نگرید

۳

حرام باد شما را چه می خورید غمش

غم من است غم او غم مرا مخورید

۴

همین که نام گدایان او کنید شمار

مرا نخست گدای کمین او شمرید

۵

کر بگوی با مگان به شکر گفتار

که نازک است رخ بار از آن طرف مپرید

۶

بر اهل زهد بستم کنان گذشت و بگفت

عجب که عمر گذشت و هنوز بیخبرید

۷

از بعد آنکه در دوست باز بافت کمال

اگر بهشت بجوید به دوزخش بپرید

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۱۳۴

نظرات