کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۳۵۹

۱

پیش رویت صنما وصف قمر نتوان کرد

نسبت حقه لعلت به شکر نتوان کرد

۲

با وجود رخ و زلفین عبیر افشانت

صفت برگ گل و عنبر تر نتوان کرد

۳

میهمانیست تمنای تو در خاطر ما

که به صد سالش ازین خانه بدر نتوان کرد

۴

گفتم از غم بوصال تو گریزم لیکن

پیش شمشیر قضا هیچ سپر نتوان کرد

۵

گر نه بینم رخت از طرف مشکین چه عجب

در شب تیره بخورشید نظر نتوان کرد

۶

گذرست از همه عالم من دلسوخته را

لیکن از کوی وصال تو گذر نتوان کرد

۷

نتواند که کمال از تو گریزد بجفا

زانکه از خنجر تسلیم حذر نتوان کرد

تصاویر و صوت

نظرات