
کمال خجندی
شمارهٔ ۳۶۰
۱
پیش روی تو ماه را چه وجود
که رخ تست ما هو المقصود
۲
در شب قدر ابروان ترا
همه محرابها برند سجود
۳
آید از زلف تو فغان دلم
همچو آهنگ سوزناک از عود
۴
آن دهانرا کجا وجود نهند
که به بوسی نمی نماید جود
۵
خاک این در شدم همین باشد
حد رفتن براه نامحدود
۶
عقد زلفت گرفتم از سر دست
چند گیرم حساب نامحدود
۷
گفته ای تر چو آب کمال
غوطه دادند لولو منضود
نظرات