
کمال خجندی
شمارهٔ ۳۷۸
۱
چشم خوشت آندم که سر از خواب برآورد
مستم بوی گوشه محراب برآورد
۲
بنمود سر زلف تورو از طرف بام
از غیرت آن ماه فلک تاب برآورد
۳
گلبرگ رخت شمع لطافت چو برافروخت
دود از جگر لاله سپر آب بر آورد
۴
منسوخ شد از لعل نو افسانه شیرین
آن روز که شور از شکر ناب برآورد
۵
در بحر غمت چشم گهر بار من امروز
مانند خم بر سر سیلاب بر آورد
۶
اسباب نشاط و طربم بود مهیا
عشق توام از جمله اسباب برآورد
۷
در آتش غم سوخت کمال از هوس خام
پنداشت که عشق تو سر از خواب برآورد
تصاویر و صوت

نظرات