
کمال خجندی
شمارهٔ ۴۳۷
۱
از آن میان هیچ اگر نشان باشد
این خبر هم در آن دهانه باشد
۲
گر میان باشد شه بزیر قبا
خرقة بنده در میان باشد
۳
وره دهان گویمش که هست آن نیز
سخنی از سر زبان باشد
۴
دل ز سرو روان او زنده است
همه کس زنده از روان باشد
۵
گو برو جان و جا به او بگذار
که مرا او بجای جان باشد
۶
عقل گفت لر به حسن آنی هست
آن قد و ابروی فلان باشد
۷
این چه جای تأمل است کمال
الف و نون برای آن باشد
تصاویر و صوت

نظرات