کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۴۴

۱

گر به جستن یافت گشتی یار ما

غیر جویایی نبودی کار ما

۲

گر شدی دیدار او دیدن به خواب

خواب جستی دیده بیدار ما

۳

گر به داغش سینه زخمی یافتی

یافتی مرهم دل افگار ما

۴

کس دوای ما و درد ما نیافت

چند می جوید طبیب آزار ما

۵

جان و سر در حلقه سودای او

گر به هیچ ارزد زهی بازار ما

۶

هر حکایت کز لب او می کنیم

بوی جان می آید از گفتار ما

۷

یار چون بشنید گفتارت کمال

گفت مولانائی و عطار ما

تصاویر و صوت

نظرات