کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۴۴۳

۱

ز ماهتاب جمالت ز ماه تاب رود

چه جای ماه سخن هم در آفتاب رود

۲

تو آن دری که از پیش نظر اگر بروی

مرا ز دیده گریان در خوشاب رود

۳

مکن به خونه دلم چشم سرخ زآنکه کسی

طمع نکرد به خوتی که از کباب رود

۴

بحسرتت نگرم سوی گل ولی به سراب

ز جان تشنه کجا آرزوی آب رود

۵

کشیدم از نو جفای جهان که می دانست

که بر من از ملک رحمت این عذاب رود

۶

چو رفت در سر او سر نو هم برو ای جان

که با تو نیز نباید که این عتاب رود

۷

کمال چشم تو گر میپرده شب هجران

خیال خواب چنانش بزن که خواب رود

تصاویر و صوت

نظرات