کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۴۴۵

۱

ساقی بیار باده که عید صیام شد

آن به که بود مانع رندی تمام شد

۲

در ده قدح ز اول روزم که بعد ازین

حاجت بدان نماند که گویند شام شد

۳

امروز هر که خدمت معشوق و می کند

بختش کمینه چاکر و دولت غلام شد

۴

بس خرقه که بود به دکان میفروش

تسبیح و جامه در گرو نقل و جام شد

۵

با زاهدان مگوی ز مستی و ذوق عشق

بر عاشقان حلال و بر ایشان حرام شد

۶

در روی خوب گرچه تأمل مباح نیست

امکان رخصت است به نیت چو عام شد

۷

از اهل عشق ننگ ندارد کسی کمال

جز ناکسی که در پی ناموسی و نام شد

تصاویر و صوت

نظرات