
کمال خجندی
شمارهٔ ۴۵۶
۱
شوخی از چشم تو عجب نبود
مردم مست را ادب نبود
۲
پیش رویت دو زلفت طرفه فناد
از آنکه یک روز را در شب نبود
۳
رسن زلف تو کشد دل ما
عاشقی را جز این سبب نبود
۴
به دهان توأم ز بیم رقیب
سخنی جز بزیر لب نبود
۵
مدعی نیست محرم در بار
خادم کعبه بولهب نبود
۶
لقمة دوزخ است زاهد خشک
قوت آنش به جز حطب نبود
۷
شب هجران مسوز جان کمال
بعد مردن عذاب تبه نبود
نظرات