کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۴۸۴

۱

گر ترا از ستم و جور خدا توبه دهد

زاهد شهر زعشق تو مرا توبه دهد

۲

پارسا کز به شاهه به دهان آره آب

دیگری را زمی و نقل چرا توبه دهد

۳

زاهد آن نیست که از دست گذارد نسبیع

مگرش همت رندی ز ریا توبه دهد

۴

بخشش پیر مغان بنگر و شرب صوفی

که صراحی می و سنج به ما توبه دهد

۵

کردم از بیم رقیبان به زبان نوبه ز عشق

همه کس راز گنه بیم بلا توبه دهد

۶

گر تو از فتنه گری تویه دهی ابرو را

غمزه را چشم تو زین شیوه کجا توبه دهد

۷

بس نکرد از لب و چشم خوش معشوق کمال

گرچه او از می و مستی همه را توبه دهد

تصاویر و صوت

نظرات