
کمال خجندی
شمارهٔ ۵۰۶
۱
ما را هوس مسجد و سجاده نباشد
مستی صفت مردم آزاده نباشد
۲
و از ساده دلی پیر ملامتگر ما را
ذوق می رنگین و رخ ساده نباشد
۳
صوفی بقدح گر ندهد دست ارادت
عارف نبود سالک و بر جاده نباشد
۴
امیر نسبت نتوان کرد به هیچ آدمی او را
بینید که ناگاه پری زاده نباشد
۵
در خانه درویش چه اسباب نشاط است
گره دولت غمهای تو آماده نباشد
۶
زنهار کمال از سرزلفش نکنی باد
تا در قدم او سرت افتاده نباشد
نظرات