کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۵۳۹

۱

هر شب که از تو سوخته آه بر کشد

زآن أو داغها به رخ ماه برکشد

۲

زلف توأم چو دامن در پاکشان خویش

گاهی به خاک ره فکند گاه برکشد

۳

بار فراق خویش چه سنجی به جسم من

کس کوه را ندیده که با کاه برکشد

۴

طوبی کشید پیش قدت سر به آسمان

خود را چرا بقامت کوتاه برکشد

۵

نقاش هر گهی که کشد نقش آن دهان

از مو قلم بسازد و آنگاه برکشد

۶

افتاده باش گوی سر زلف تو بر ذقن

دلها که افتد آن رسن از چاه بر کشد

۷

از غمزه ناوکی که زدی بر دل کمال

چون برکشد ز سینه مگر آه برکشد

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۲۲

نظرات