
کمال خجندی
شمارهٔ ۵۴۸
۱
هرگز ز زلف خویان بوی وفا نباید
گر تو شنیدی این بو باری مرا نیاید
۲
مشتاق پای بوسم زآن بر سرم نباتی
منعم ز بیم خواهش پیش گدا نیاید
۳
دی گفته ای به تحفه آرید سر بر این د
عاشق به سر بیابه آنجا اما به پا نیاید
۴
پیش تو بهر نام است آمده شد رقیبان
دور از خدا، به کعبه بهر خدا نباید
۵
گر خرمیم و خندان از عمر نشریم آن
روزی که از تو ما را درد و بلا نباید
۶
عاشق نخواست دنی از دوست بلکه عقبی
حرص و لئیم طبعی از پادشاه نیاید
۷
نطع کمال خوشتر از فرش پادشاهان
کز پوریای رندان بوی ریا نیاید
تصاویر و صوت

نظرات