
کمال خجندی
شمارهٔ ۵۶۲
۱
بار غروری به حسن خویش ندارد
شیوه و ناز و کرشمه پیش ندارد
۲
یا نکند التفات خاطر مجروح
با خبری از درون ریش ندارد
۳
عاشق اگر زخم او معاینه بیند
را دیده ندارد که دیده بیش ندارد
۴
گر نکند دل نشانه تیر بلا را
کافر عشقش شمر که کیش ندارد
۵
صحبت نوشین لبان حلال مبادش
هرکه تحمل به زخم نیش ندارد
۶
اگر سگان درش کمال رفیق است
بیش سر آشنا و خویش ندارد
نظرات