
کمال خجندی
شمارهٔ ۶۰۷
۱
ما سر فدای خاک رهت کرده ایم باز
دردسری بکوی تو آورده ایم باز
۲
قطع أدیم چهره گلگون بخون دل
بر خاک آستان تو گسترده ایم باز
۳
در ما نگر بگوشه چشم رعایتی
کز جور روزگار دل آزرده ایم باز
۴
با ما دمی بر آور و ما را حیات بخش
ای عیسی زمانه که دلمرده ایم باز
۵
سر بر من شکسته گران کرده ای چه بود
در بیخودی مگر گنهی کرده ایم باز
۶
بر خاک کوی نو به امید رعایتی
عمری در انتظار بسر برده ایم باز
۷
از لوح جان بخون دل خسته کمال
نقش خیال غیر تو بسترده ایم باز
نظرات