کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۶۴

۱

آبی کجاست کآتش عشقم جگر بسوخت

وین برق جانگداز همه خشک و تر بسوخت

۲

مرغ سپیده‌دم که خبر داد از توام

اکنون نمی‌دهد مگرش بال و پر بسوخت

۳

باید که شمع را نرسد باد و آتشی

پروانه ضعیف چه باشد اگر بسوخت

۴

بازم بسوخت آتش هجران نو جگر

دیدی چگونه سوخت به بادی دگر بسوخت

۵

دوشم بگوشه نظری کردهای عزیز

نازک دل عزیز تو بر ما مگر بسوخت

۶

گفتم که سوز آتش دل کم شود به اشک

این سوز کم نگشت از آن هم بتر بسوخت

۷

می سوخت بار شیع گدازان و پس کمال

از شمع اندکی و ازو بیشتر بسوخت

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۱ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۸۸

نظرات