
کمال خجندی
شمارهٔ ۶۶۰
۱
به حسن خلق بستان دل ز عشاق
که وجه احسن آمد حسن اخلاق
۲
گل از روی تو گوئی نسخه گیرست
که جمعش آمد از هر گونه اوراق
۳
دل از سودای آن ابرو عجب نیست
که نکند سود دارد مابه ها طاق
۴
کمال ار گفتی از دل غرق خونم
بیان واقعی کردی به اغراق
نظرات