کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۶۷۵

۱

عشق حرفی ست که دال است بر آیات کمال

آنکه در قال فرو ماند نشد واقف حال

۲

زاهد خشک به انکار محبان جان داد

گو بخور خاک چو محروم شد از آب زلال

۳

ورق علم به گردان، قم زهد شکن

ساکن کوی بقین شو گذر از کوی خیال

۴

آنچنان باده عشق تو ربود از هوشم

که ندارم سرمونی خبر از هجر و وصال

۵

تن چی کار آید اگر جان سوی جانان برود

سیل چون ریخت به دریا چه کشی رنج سفال

۶

دل گمگشته ز نقصان فراق آید باز

اگرش داعیة وصل رساند به کمال

تصاویر و صوت

نظرات