
کمال خجندی
شمارهٔ ۶۸
۱
آن چه مروی است چه خوش رفتاری است
آن چه طوطی چه شکر گفتاری است
۲
آن چه شوخی و چه شهر آشوبی
آن چه باری و چه خوش عیاری است
۳
دل ما داشته در زلف نگاه
بنگریدش که چه خوش دلداری است
۴
پیش چشمش لب شیرین گویی
شربتی در نظر بیماری است
۵
عشق شیرین دهنان سهل مگیر
کار فرهاد نه آسان کاری است
۶
سر سودای تو تنها نه مراست
هر دلی را به غمت بازاری است
۷
بر رخت آن همه داغ از خط و خال
درد دل سوخته افگاری است
۸
نسیه و نقد کمال از تو همین
سهم اشکی و زر رخساری است
۹
نقد درویش اگر بی درمی است
بنده در بی درمی دیناری است
تصاویر و صوت

نظرات