کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۶۸۰

۱

نیست جز درد سری زین دل غمگین حاصل

با که گویم که چه می کشم از محنت دل

۲

ظاهر آنست که از لذت جان بی خبرست

هر که را نیست دل از جانب خوبان مایل

۳

برو ای ناصح و دیوانه مکن باز مرا

که نباشد به نصیحت دل مجنون عاقل

۴

قاصد کشتن ما گشتی و داریم رضا

خون ما ریخته بی موجب و کردیم بحل

۵

نیست چون خال تو هندوی مبارک رویی

که به شادیش بخوانند جهانی مقبل

۶

ای که هر لحظه نمائی ره مسجد به کمال

نورو آنجا و مر او را به خرابات بهل

تصاویر و صوت

نظرات