کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۶۸۵

۱

ای بخت بارینی که به باران رسانیم

در تنگنای زرنشان وارهانیم

۲

من مرده‌ام نه زنده بدین حال کس مباد

حقا خجالت ازین زندگانیم

۳

نه پرسش نه طال بقایی به نامه‌ای

این چشم‌داشت نیست ز باران جانیم

۴

خون می‌خورم به جای می این است عشرتم

جانم به لب رسد ازین کامرانیم

۵

با صد دریغ جان به جوانی دهم به باد

گر زآنکه رحمتی نکنی بر جوانیم

۶

ای باد رنجه کن قدمی در حریم شاه

آنگه به عرض او برسان ناتوانیم

۷

پایم به دست نیست و لیکن به سر دوم

چون خامه باز گر به خط خویش خوانیم

۸

صدق کمال ساده درون و کمال صدق

چون خامه باز گر به خط خویش خوانیم

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۲۴۷

نظرات