کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۶۹۹

۱

بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم

می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم

۲

سر رقص و سراندازی سرو و لاله را با هم

سهی سروی به دست آریم و در پایش سراندازیم

۳

اگر از شوق جمال گل گرفته لاله جام مل

او کله بر آسمان انداخت از آن برتر اندازیم

۴

به آواز رباب و نی بنوشیم آشکارا می

به شهر آوازة رندی و می خواری در اندازیم

۵

مین دم باشد ای واعظ که تا قاضی خبر یابد

کشیم او را ز محراب و نرا از منیر اندازیم

۶

به خاک پای خود چندان بده فرصت سر ما را

که بر گیریمش از پایه به پای دیگر اندازیم

۷

کمال از موج غم چون نیست گرداب جهان خالی

بیا تا بر لب دریای باد. لنگر اندازیم

تصاویر و صوت

نظرات