
کمال خجندی
شمارهٔ ۷۰۲
۱
تا خانه دل جای تمنای تو کردیم
در خانه چراغ از رخ زیبای تو کردیم
۲
شوریده سری جمله گرفتیم به گردن
آنگه چو سر زلف تو سودای تو کردیم
۳
دیدیم دل و عقل ز خود دور به صد گام
آن روز که از دور تماشای تو کردیم
۴
از پستی و بالا همه کس نعره برآورد
هر جا که حدیث قد و بالای تو کردیم
۵
هر لحظه به ما گرم تری از ستم و جور
تا در دل آتشکده مأوای تو کردیم
۶
بر سینه ما چند نهد فرقت نو داغ
آخر نه به این سینه تمنای تو کردیم
۷
مالم ز متاع دو جهان بود دل و دین
آن نیز نثار قد رعنای تو کردیم
۸
چون رفت کمال از نظرت طلعت دلدار
قطع نظر از دیدهٔ بینای تو کردیم
نظرات