
کمال خجندی
شمارهٔ ۷۱۰
۱
جان دارم و دل دارم سر دارم و زر دارم
گر از تو رسد فرمان دل از همه بر دارم
۲
تو عمر منی زآن وجه من بی تو نخواهم جان
تو چشم منی زآن رو من با تو نظر دارم
۳
من هیچ نمی مانم با زاهد خشک اما
او دامن تر دارد من دیدهٔ تر دارم
۴
از آه سحر صوفی بزدای دل تیره
کاین آینه روشن من از آه سحر دارم
۵
گویند کمال از تو عیب است نظر بازی
گر عیب من این باشد من خود چه هنر دارم
تصاویر و صوت


نظرات