
کمال خجندی
شمارهٔ ۷۳۲
۱
رخ بپوشید و جگر میسوزدم
آتش پنهان بتر میسوزدم
۲
خانه گر از آب سازم چون حباب
آه دل دیوار و در میسوزدم
۳
یاد آن لب، دل که خون آلود ازوست
چون نمک بر ریش تر میسوزدم
۴
پای از سر میکنم پیشش چو شمع
گرچه از پا تا به سر میسوزدم
۵
سوخت جانم ناز او بادش حلال
گر به یک ناز دگر میسوزدم
۶
نامه شوقم کبوتر دید و گفت
چون برم چون بال و پر میسوزدم
۷
گر ز چشم بد دلش ترسد کمال
من سپندم گو اگر میسوزدم
تصاویر و صوت


نظرات