کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۷۳۵

۱

روز عید است و من امروز بر آن در میرم

که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم

۲

دو سه ماه است که دورم ز رخ ساقی و جام

بس خجالت که به رو آمد از این تقصیرم

۳

من به خلوت ننشینم پس از این گر به مثل

زاهد صومعه بر پای نهد زنجیرم

۴

پند پیرانه دهد واعظ شهرم لیکن

من نه آنم که دگر پند کسی بپذیرم

۵

آنکه بر خاک در میکده جان داد کجاست

تا نهم بر قدم او سر و پیشش میرم

۶

خلق گویند که بی‌پیر بر رنج کمال

سالخورده می امروز به از صد پیرم

تصاویر و صوت

نظرات