کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۷۷۱

۱

اگر من از عشق آن دو رخ میرم

ای گل روضه دامنت گیرم

۲

کاشی سازند از گلم مرغی

با کمان ابرونی زند تیرم

۳

دیدم آن رخ بخواب خوش سحری

بخت و روز نکوست تعبیرم

۴

پیش رو ار نشانیم چون زلف

باید اول نهاد زنجیرم

۵

شد سپیدم چو شیر موی و هنوز

بابت طفل چون می و شیرم

۶

حرص پیران فزون بود به بتان

در گذر ای جوان که من پیرم

۷

پیش خط لب گشود و گفت کمال

لطف تحریر بین و تقریرم

تصاویر و صوت

نظرات