
کمال خجندی
شمارهٔ ۷۷۵
۱
ما از شراب و شاهد صد بار توبه کردیم
آن توبه ها شکستیم چون با تو باده خوردیم
۲
ساقی بریز دردی بر درد ما کز آن لب
هم تشنگان دردیم هم خستگان دردیم
۳
مائیم و گشت کویت رقصانه و باده نوشان
زین شیوه بر نگردیم تا بی خبر نگردیم
۴
تا چند بر تو خواندن طامات زهد و تقوی
طومار زلف بگشا تا نه در نوردیم
۵
هر کس چو باد از آن کو برخاستند و رفتند
ما خاکیان بر آن در بنشسته همچو گردیم
۶
داریم سرخ روئی از اشک های رنگین
چون شمع اگر چه گربان با چهره های زردیم
۷
هر فرد را کمالی باشد به قدره همت
ما را کمال این بس کز هر دو کون فردیم
تصاویر و صوت

نظرات