کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۷۹۶

۱

من ز غمت خرم و به یاد تو شادم

درد تو دارم که هیچ درد مبادم

۲

تا ورق روی تو مطالعه کردم

هرچه بخواندم همه برفت ز یادم

۳

قصه سوز درون خویش بمردم

مردم و چون شمع در میان ننهادم

۴

تا نبرد بوئی از تو باد صبا نیز

از دل پرخون چو غنچه لب نگشادم

۵

روی تو دیدم شبی در آینه جام

جام می از دست و من ز پای فتادم

۶

سعی نمودم به پای بوس نو عمری

با همه جهد آن مراد دست ندادم

۷

از تو کمال شکسته جز تو نخواهد

زانکه مرید توأم من و تو مرادم

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۲۸۶
دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۲۵۴

نظرات

user_image
Teddy
۱۳۹۹/۰۲/۱۶ - ۰۸:۱۳:۳۲
بیت چهارم ایهام دارد1.بو بردن به معنای آگاهی یافتن باد از راز عشق عاشق2.بردن بوی عشق یار توسط باد