کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۰۱

۱

من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار توام

مهر تو دارم ذره سان وز جان هوادار توام

۲

بشنو که با یوسف چه گفت آن پیرزن گریه کنان

گر بر درم قادر نیم باری خریدار توام

۳

هر خشت کز خاکم زند دست اجل کردم بحل

لیکن به شرطی کافکند درپای دیوار توام

۴

یک شب غمت در میزدی گفتم که آیا کیست آن

گفتا درم بگشا که من یار وفادار توام

۵

اگر آیدم باز آن طبیب این نکته خواهم گفتنش

حالم چه می پرسی چو میدانی که بیمار توام

۶

سخت آید از تیغت مرا گو هر نفس بر هم زند

گر راحتی بر دل رسد از لطف آزار توام

۷

گفتی کمال از کار خود غافل مشو کاری بکن

اینست کار من که شد سر در سر کار توام

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۱-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۲۵۷

نظرات