کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۰۲

۱

مهی نشست خیال رخت به خانه چشم

تو ماهی از تو ستانیمه ماهیانه چشم

۲

چها فتاد شنیدی ز گریه چشم مرا

در است این سخنان گوش کن فسانه چشم

۳

گرت چو اشک نیفتد کنار عاشق خویش

چو نور چشم فرود آی در میانه چشم

۴

از دود دل چه غم ار تیره شد سراچه جان

که روشن است از روی تو تا به خانه چشم

۵

کسی به خاک چنان بی دریغ دانه نریخت

که ما به کوی نو درهای دانه دانه چشم

۶

شه بتانی و شاهان چنانکه گنج نهند کمال

نهد خیال لبت لعله در خزانه چشم

تصاویر و صوت

نظرات