کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۱۵

۱

آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین

داغ هجران جان تنها برنتابد بیش ازین

۲

تن که چون مونی شد از غم چنده بنمایم بدوست

زحمت مو چشم بینا برنتابد بیش ازین

۳

پیش بار سرو بالا آفتاب و ماه را

دعوی خوبی به بالا برنتابد بیش ازین

۴

همچو آب از لطف میتابد بر سیمین یار

هیچ سرو سیمتن را برنتابد بیش ازین

۵

گل سوی او خواست شد دامنکشان گفتش صبا

دامن تر بردن آنجا برنتابد بیش ازین

۶

ما تماشایش بماهی میکنیم آنهم ز دور

نازک است آن رخ تماشا بر نتابد بیش ازین

۷

عکس او در شیشه های اشک بین دیگر کمال

کان پری نظاره ما برنتابد بیش ازین

تصاویر و صوت

نظرات