
کمال خجندی
شمارهٔ ۸۲۳
۱
ای غمت فوت جان سوختگان
داغ عشقت نشان سوختگان
۲
کرده عشقت هزار سینه کباب
بنا شده میزبان سوختگان
۳
در دل و جان ما زدی آتش
سوختی خان و مان سوختگان
۴
پیش آتش کباب گریه کند
بر دل خونچکان سوختگان
۵
آتش جان ماه دلا نکشی
نکنی خام نان سوختگان
۶
آگه از راز شمع پروانه است
تو چه دانی زبان سوختگان
۷
چشم بد را سپند سوز کمال
گر بیفتی میان سوختگان
نظرات