کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۴۴

۱

داری لب و دهانی شیرین ولی چه شیرین

بر رخ خطی و خالی مشکین ولی چه مشکین

۲

غارتگریست زلفت ظالم ولی چه ظالم

عاشق کشیست چشمت بیدین ولی چه بیدین

۳

از ماه رنگ گیرد هر چیز و اشک ما هم

از عکس آن دو رخ شد رنگین ولی چه رنگین

۴

بینم بهشت شاید در خواب خوش که شبها

دارم ز آستانت بالین ولی چه بالین

۵

بیمار بود عاشق آن لب که نوش بادش

از قند ساخت شربت شیرین ولی چه شیرین

۶

آبستن آب آن بر در آب سنگ باشد

در پردلی نرا هم سنگین ولی چه سنگین

۷

در خیل دلبرانی سلطان ولی چه سلطان

پیشت کمال بیدل مسکین ولی چه مسکین

تصاویر و صوت

نظرات