کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۵۵

۱

روی او از زلف دیدن می‌توان

گل شب مهتابه چیدن می‌توان

۲

گرچه زلف او ز سر تا پا جفاست

این جفا از وی کشیدن می‌توان

۳

کشتی مرغی که باشد خانگی

گر به بام او پریدن میتوان

۴

با لب او میوهٔ شیرین وصل

گر رسد وقتی رسیدن می‌توان

۵

از دهانش جرعهٔ آب حیات

گر بقا باشد چشیدن می‌توان

۶

دل به زخمی از تو ترک ناله گفت

وقت مرهم آرمیدن می‌توان

۷

دید عکس جان در آن عارض کمال

با عکس گل در آب دیدن می‌توان

تصاویر و صوت

دیوان کمال الدین مسعود خجندی  به کوشش آکادمی علوم اتحاد شوروی ۲-۲ - کمال الدین مسعود خجندی - تصویر ۳۴

نظرات