کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۶۴

۱

شبی نگذرد بر دوچشم اشک گلگون

که از دل بروما نیارده شبیخون

۲

گر آن مه پذیرد ز من ناله و آه

از اینان متاعش فرستم بگردون

۳

خیالت چون بر آب چشمم نشیند

بگویند بنشست شیرین به گلگون

۴

چو باد آید آن ابروان در نمازم

که دارند از نوجگرهای پر خون

۵

زلب خستگانرا دهی نوشدارو

نخوانم به محراب جز سورة نون

۶

کمال اهل حکمت چوشعر نوخواننده

طبیب شفا بخش باشد به قانون

تصاویر و صوت

نظرات