کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۸۶۹

۱

عشق حالیست که جبریل بر آن نیست امین

صاحب حال شناسد سخن اهل یقین

۲

جرعه بر سر خاک از می عشق افشاندند

عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جهین

۳

مرغ فردوس درین پرده نوازد دستان

طوطی قدس ازین آینه گیرد تلقین

۴

اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند

مشرکانند که اقرار ندارند بدین

۵

مفلسی عشق ندارد هوس منصب و جاه

خاک این راه به از مملکت روی زمین

۶

شب قرب است مرو ای دل غمدیده به خواب

که سر زنده دلان حیف بود در بالین

۷

ای که روشن نشدن حال دل سوختگان

همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین

۸

باد روشن به تماشای رخت چشم کمال

این دعا را ز همه خلق جهان باد آمین

تصاویر و صوت

دیوان کمال خجندی به کوشش احمد کرمی - کمال خجندی - تصویر ۳۰۹

نظرات

user_image
حسین فرزند ماه جمال و منصور محمدنظامی
۱۴۰۲/۰۴/۳۱ - ۰۳:۴۳:۰۱
خوشحالم که شاعر چنین دعایی می کند: باد روشن به تماشای رخت چشم کمال این دعا را ز همه خلق جهان باد آمین. عکس این نوع دعا را مولانا گفته است در بیت زیر: آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد یعنی رویکرد حذفی، لعن و نفرین. من با نگرش خجندی ارتباط برقرار می کنم. و راستش را بخواهید تعجب کردم از مولانا که رویکرد حذفی در آن بیت پیش گرفت.