کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۹۰۲

۱

دو بوسم که گفتی اگر گویم آن کو

مرا آن زبان کو ترا آن دهان کو

۲

کمر گفته بودی که بندم بخونت

کمر خود ببندی نگونی میان کو

۳

دلت زود گفتی بر آتش نشانم

نشانی ولیکن ازین دل نشان کو

۴

فشاندم سر زلف نو ریخت جانها

برین در چو من عاشق جانفشان کو

۵

تو چاک گریبان ماه گر بدوزی

به اندازه چاکها ریسمان کو

۶

اگر از طبیبیم مرهم ستانی

بقدر الم مرهمش در دکان کو

۷

کمال از تو دلبر دل و عقل جوید

کسی این چه داند کجا رفت و آن کو

تصاویر و صوت

نظرات