کمال خجندی

کمال خجندی

شمارهٔ ۹۰۶

۱

گر تیر کشی از طرف غمزهٔ جادو

صد آه کشد از جگر سوخته آهو

۲

خونم چو شود ریخته مستی کند آن چشم

از ریخته ذوق است و طرب در سر هندو

۳

صد حسن به آن رخ تو به یک دفعه فروشی

مه رفت به میزان که فرو شد به ترازو

۴

زان چشم دل گمشده پرسیدم و زآن خال

خاک تو نشان داد به لب چشم به ابرو

۵

گفتم به درختان که قد بار کدام است

هر لحظه در آینده در زلف تو به زانو

۶

بشگفت کمال از تو به هرجا گل معنی

مرغی ز سر سرو بزد بانگ که کو کو

تصاویر و صوت

نظرات