
کمال خجندی
شمارهٔ ۹۳۰
۱
با تو در دل نبایدم رخ ماه
رخ نیارد شدن به خانه ماه
۲
درشمایل و قد تو لطف خداست
هست لطف خدا به تو همراه
۳
بینمت دایم و چنان دانم
که نکردم هنوز نیم نگاه
۴
گر گناهست در رخ تو نظر
باد چشم پر آب غرق گناه
۵
غرق دریای آتش و آب است
جان عاشق میان گریه و آه
۶
او نخواهد برآمد از سر خاک
دردمند ترا به جای گیاه
۷
طیب زلفت بخویش برد کمال
چون که با خاک رفت طاب ثراه
نظرات